محمدکیانمحمدکیان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

شیرینترین پسر دنیا

نمایشگاه کتاب

1391/2/14 23:24
1,133 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیروز اولین روز نمایشگاه کتاب امسال بود که من و پسری همراه خاله نیلوفر رفتیم و کلی هم کیف کردیم.

رفتیم به غرفه های کودک سر زدیم و صد البته یه چیزایی برای پسری گرفتیم. 

یک چیزی که محمدکیان خیلی دوست داشت یک موسیقی تصویری بود که توی غرفه کانون پرورش فکری پخش می شد به اسم بارون میاد جر جر . محمدکیان این شعر و اهنگ رو خیلی دوست داره و از دیروز تا حالا صد بار هم نگاهش کرده. البته کلش 10 دقیقه بیشتر نیست ولی همون هم خوبه و براش جذاب. یه پازل چوبی ماهی هم براش از همون جا گرفتیم (البته خاله گرفت که دستش درد نکنه) ولی فکر کنم هنوز کمی براش زوده.

چند تا چیز دیگه هم براش گرفتیم که همشون به نظرم خیلی خوب و قشنگ بودن.

البته نمایشگاه دیروز هنوز درست راه نیفتاده بود. برای همین من و پسری و بابای مهربونش قصد داریم جمعه هفته اینده دوباره بریم اونجا.

دیروز به غرفه انتشارات حوا هم سر زدیم که مجله شهرزاد هم اونجا بود . و با دوستانی که اونجا بودن کمی در مورد مجله صحبت کردیم. مجله شهرزاد یه مجله درمورد بارداری و کودکیاری هست که به نظر من مجله خیلی خوبیه. من از سه ماه قبل از تولد محمدکیان با این مجله اشنا شدم و تا حالا هم خیلی ازش استفاده کردم. وقتی محمدکیان 50 روزش بود هم عکسش رو براشون فرستادم که یکی دوماه بعد چاپ شد و ما کلی کیف کردیم . یادش به خیر.

از غرفه انتشارات حوا یه کتاب هم برای محمد کیان خریدیم به اسم خرگوش کوچولو که با توضیحای که دادن و اون طور که به نظر میامد کتاب خوب و مفیدیه. 

به هر حال روز خوبی بود و کلی با پسری و خاله جون گشتیم و البته کلی هم خسته شدیم.

راستی خاله پسری خودش ناشره(نیلوفر سپید)  و امسال تو نمایشگاه با دو تا انتشارات دیگه مشترکا غرفه دارن که بهشون سر زدیم (تو شبستان البته ) اما تو غرفه کودک هم جای خاله نیلوفر خالی نبود و کتاب های کودکش که چند سال پیش چاپ شده بود همچنان تو غرفه انتشارات زیتون به چشم میخورد و همچنان تجدید چاپ شده. خود خاله رو نمیدونم ولی من وقتی هر کتابش رو(چه اونهایی که نوشته و چه اونایی که چاپ کرده ) هر سال توی نمایشگاه در هر قسمتی می بینم کلی ذوق می کنم . 

خواهری من بهت افتخار میکنم. خدا حفظت کنه.niniweblog.com niniweblog.com

بگذریم. . . 

روز خوبی بود. البته عکس نگرفتیم . ایشالا جمعه بعد اگه رفتیم عکس میگیریم و همین جا میذاریم. 

و در اخر...

خیلی دوست داریم گل پسر قشنگم.niniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

بابا
14 اردیبهشت 91 15:20
سلام بر پسر کتاب خونم
و مامان مجله خونش
وخاله کتاب خونو کتاب چاپ و کتاب خریدارش

ایشالا که جمعه بعد که آخرین روز نمایشگاه هم هست بتونیم چیزای خوبی براش تهیه کنیم
دست خاله مهربونشم درد نکنه



ایشالا
خاله جون
15 اردیبهشت 91 15:16
سلام ممنونم که از من یاد کردین. خجالتم دادین. منم به خواهرم و همسرش افتخار میکنم. پسر طلا رو هم میبوسم. عاشقشم اینو همه میدونن. ایشالا خودم دامادش کنم.بشم خاله داماد.
رضا و مهناجون
15 اردیبهشت 91 21:34
سلام به محمد کیان جون و دایی جون و زندایی جون انشاالله که بزودی به نمایشکاه بروید روز جمعه و عکسهای جدید از کنجدمون بزارید منم تازه با مهنا یه وبلاگ باز کردم به اونجا جتما سر بزنید. منتظرم خدانگهدار http://reza-devil.blogfa.com
رضا و مهناجون
15 اردیبهشت 91 21:48
راستی یه چیز از یادم رفت من یه وبلاگ دارم که اون مذهبی وقتی گریه و نوحه دلتون خواست به اونجا هم سری بزنید. http://sotolzeinab.blogfa.com
رضا و مهناجون
16 اردیبهشت 91 10:28
سلام خیلی ممنون که سر زدید منم شما را با نام شیرین ترین پسر دنیا لینک کردم باز هم منتظرم.
رضا و مهناجون
16 اردیبهشت 91 10:33
راستی به اون دایی ما بگو با ماشبن نرفته بودیم جوونا با پای پیاده و بقیه با ماشین.
مامان علی خوشتیپ
23 اردیبهشت 91 15:44
زن شکوفه ای است که هنگام غنچه بودن دوست داشتنی.موقع گل کردن عشق ورزیدنی و در وقت پژمردن پرستیدنی است روزت مبارک ای گل زیبای خلقت
نااشنا
24 شهریور 91 14:34
سلام عزيزم ماشاالله پسرت خيلي بزرگ شده خدا برايتون نگهش دارد هميشه سلامت و شاد باشيد